harmony

Archive for فوریه 2010

در بدن ما میلیون ها سلول و جود داره که هر سلول از میلیون ها مولکول تشکیل شده و هر مولکول از تعدادی اتم که در هر اتمی تعدادی الکترون هستند که با سرعتی غیر قابل تصور به دور هسته ی اتم می گردند. سرعتی غیر قابل تصور.

بیخود نیس که اینقدر خسته می شویم.

درس اول کتاب بینش یکی از سال های دبیرستان بود که می گفت کیومرث می بیند دیوار گرم است می گه چرا گرم است؟ می ره پشت دیوار می بینه آتش روشن است. از اینجا نتیجه می گرفت که هر علتی معلولی دارد و هر معلولی علتی پس خدا وجود دارد.

یعنی یه تیم تالیف، متشکل از چند تا فقیه، ادیب و فیلسوف، به سرپرستی غلامعلی حداد عادل، مثال بهتر از «دیوار که پشتش آتیشه»  پیدا نکردن.

حتی نمیتونم راحت سرمو فرو ببرم تو بالش و گریه کنم.

آخرش این خودمم که باید رو بالشی رو بشورم.

خدایا ، سادیسم داری؟

بعضی ها به خاطر این خودشونو می کشن که قبلا هر چی تهدید به خودکشی کردن کسی حرفشونو باور نکرده.

مساله حیثیتی می شه، باید ثابت کنن.

به جون خودم.

خواب دیدم چشم سائورون (توی لرد آو د رینگز) داره همه جا رو چک می کنه من هم از دستش پشت یه تیکه سنگ قایم شدم از همه جا آتیش می باره و من دارم هندسه تحلیلی می خونم چون فردا امتحان دارم با پوروطن.

شنیده بودم می گفتن درس خوندن سخته ها.

همه چی آشوبه ، بد تر از بدمستی، ولی چه خوبه که، تو کنارم هستی

آخ….

چقد خوبه که ، تو کنارم هستی

Life can be good         OR

you can imagine that life is good.

قبل از ابراهیم نبوی، هشتاد و دویی های دانشگاه علم و صنعت بودند که به ا.ن. گفتند محمود مشنگ.

پ.ن. مثلا یه روزی بیاد که یه مملکت به عبدالله زاده بگن عبدالله پلنگ.



  • هیچکدام
  • آسمان: آدم وقتی همه اینا رو می خونه دلش می خواد یک ساعت تموم بشینه و باهات حرف بزنه. اما من
  • حمید: دوباره شروع کن خب. این بار سریع تر احتمالا پیش نمیری؟
  • parvaneharmony: من گند زدم به تزم باید از اول شروع کنم من چی کار کنم؟ :(((((((((

دسته‌بندی